گفتگو پیش و پس از موشک پرانی
هفته گذشته هفته ای پر از تنش بود. ضربه موشکی ایران به سه نقطه در محل جلسات موساد در عراق و داعش در سوریه و جیش الظلم در پاکستان و پاسخ موشکی پاکستان به ایران از جمله مهترین این اتفاقات بود.
هفته گذشته هفته ای پر از تنش بود. ضربه موشکی ایران به سه نقطه در محل جلسات موساد در عراق و داعش در سوریه و جیش الظلم در پاکستان و پاسخ موشکی پاکستان به ایران از جمله مهترین این اتفاقات بود. در این روزها عملیاتی هم در استان سیستان و بلوچستان شد. در شامگاه ۲۷دی، در یک اقدام تروریستی یک نفر از کارکنان سپاه سلمان سیستان و بلوچستان بهنام سرهنگ پاسدار «حسینعلی جاودانفر» که در بازگشت مأموریت اداری بودند، در جاده خاش به زاهدان مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
ضربه اساسی ایران به محل تجمع و آموزش تروریست ها در پاکستان تاکیدی بود بر توان اطلاعاتی امنیتی ایران و حساس بودن روی امنیت کشور عزیزمان. آنچه که پس از ضربه موشکی ایران کمی بحث برانگیز بود، پاسخ موشکی و کور پاکستان بود که همه کارشناسان و متخصصان و مردم ایران را مبهوت کرد زیرا توقع نمیرفت کشوری که نمی تواند بخش هایی از خاک خود را کنترل کرده و آن را در اختیار تروریست ها قرار داده است، چرا خواسته قدرتنمایی کند؟ این چه قدرتی است که نمی تواند کشور خود را از لوث وجود تروریست ها پاک کند و اجازه فعالیت به آنها ندهد؟
اگر پاکستان آنقدر غیرت دارد که پرتاب موشک به خاکش را برنمیتابد پس چرا به غیرتش برنمی خورد که عده ای آمده اند در خاکش مقری برای خود تاسیس کردند و آموزش می بینند برای ترور انسان های بی گناه در کشور همسایه؟ بنا به اقرار مسئولان پاکستان آنها دسترسی و تسلطی بر آن منطقه ندارند. اگر آنقدر قدرت دارد که می تواند موشکش را تا عمق پنجاه کیلومتری ایران بفرستد و ادعا کند که دقیق به هدف خورد، چرا با تروریست ها این کار را انجام نداد. بله، شما هم با من موافقید که یک چیزی اینجا با رویه های معمول همخوانی ندارد!
مگر می شود کشوری مخالف باشد با یک گروه تروریستی و نتواند آنها را با این ادعایی که در توان نظامی دارد، برخورد کند؟ آیا مخالفتی از سوی پاکستان وجود ندارد یا توان ندارد؟ البته می توانیم پاسخ هایی قانع کننده پیدا کنیم، مثل اینکه بگوییم تروریست ها در تمام پاکستان پخش شده اند و اگر پاکستان با گروه خاصی در محل خاصی برخورد کند، هزینه زیادی روی دست او می گذارند اما این دلیل نمی شود که کشور همسایه آنان آسیب ببیند و پاکستان عکس العملی نداشته باشد چون می ترسد تا توانش کم است؟ ضمن آنکه این عذر بدتر از گناه است.
سوال دیگر آنکه حالا خواستید برای جلوگیری از آبروریزی چند موشک هم سمت ایران پرتاب کنید آیا بهتر نبود با تروریست های واقعی حتی در خاک ایران مبارزه کنید، نه آنکه یکی دو هدف کور تعیین کنید و چند نفر را بکشید و بگویید این افراد برای ما خطرناک بودند و هیچ سندی هم نیاورید؟ همه این سوالات نشان می دهد که پاکستان فاقد یک استراتژی درست برای اداره کشورش و حفظ امنیت مردمش است. اینکه قدرت هسته ای باشیم اما نتوانیم از پس یک گروه کوچک برآییم یک شوخی به نظر می رسد.
خلاصه با توجه به آنکه ایران از پاکستان درخواست کرد اطلاعات و مستندات این خرابکاران ارائه کند و پاکستان تاکنون این کار را نکرده، ابهامات در مورد عملکرد و بهانه جویی پاکستان به قوت خود باقی است. آنها حتی مستنداتی از اینکه ما به ایران اطلاع دادیم که افرادی در فلان نقطه تجمع کردهاند و ما آنها را عاملان ترور، خرابکاری، براندازی یا تجزیه طلبی می دانیم هم ارائه نکردند، هرچند ادعای آن را داشتند. احتمالا چیزی نبوده که بخواهند اطلاع دهند، وگرنه جمهوری اسلامی که در مبارزه با تروریست، سری در سرها دارد فورا اقدام می کند. مپر نه اینکه در موضوع قاچاق مواد مخدر هم اینطور عمل کرده و بدون آنکه کسی آن را یاری کند یا از او درخواست کند، خودش با تحمل هزینه های فراوان و تقدیم شهدای بیشمار دست به مبارزه زده و بر قله مبارزه با موارد مخدر تکیه داده است؟
الغرض پاکستان و تمام کشورهای دیگر فهمیدند که باید با همکاری یکدیگر در مقابل تروریسم اقدام کنند. اگر اقدام نکنند تنش ها و خسارت ها بیشتر می شود. ایران برای ایرانیان مهم است و به همان اندازه پاکستان و تمام همسایگان و حتی تمام کشورهای دنیا برای ایرانیان و جمهوری اسلامی اهمیت دارند. امنیت آنها امنیت ماست و امنیت ما باید امنیت آنها باشد.
دنیای پس از موشک و برخورد با مفسدانی چون داعش و جیش الظم، دنیایی معتدل است. همانطور که عربستان در حال درک این موضوع است که جمهوری اسلامی نه برای رقابت، لجاجت با خباثت بلکه برای انسانیت با داعش جنگید، پاکستان هم باید بفهمد که امنیت تمام منطقه برای جمهوری اسلامی اهمیت دارد.
احتمالا این سوال در ذهن شما وجود دارد که، مسئولان نظامی و امنیتی باید ضربه موشکی خود به مقر جیش الظلم را با پاکستان هماهنگ می کرد، چرا این اتفاق نیوفتاد؟ اولا شاید هماهنگی وجود داشته و رسانه ای نشده است که دلیلش را در بالا گفتیم. پراکندگی تروریست ها در پاکستان زیاد است و اگر احتمال دهند که پاکستان با ایران هماهنگی داشته است، برای او دردسرهایی درست می کنند. دوما هماهنگی نمی توانسته صورت بگیرد زیرا اگر زمان ضربه موشکی توسط برخی جاسوسان یا دلباختگان گروهک های تروریستی افشا میشد این عملیات عملا شکست می خورد و موشک ها به مکان های تخلیه شده اصابت می کردند. اگر این اتفاق می افتاد روابط ایران و پاکستان تیره میشد زیرا این احتمال می رفت که دولت پاکستان در جا دادن به تروریست قصد سوئی دارد و اصلا ارتباط آنها تنگاتنگ است به قصد ضربه به ایران؛ اگر فرصتی هم بود برای فهم این موضوع دیگر امکان نداشت بتوانیم محل تجمع تروریست ها را پیدا کنیم. سوما دولت باید می فهمیدند که اگر حوصله یا انگیزه کافی برای برخورد با تروریست ها را ندارند، ایران منتظر آنها نمی ماند و خودش رأسا اقدام می کند و این اتفاق برای کشورهایی که محل جولان و آموزش تروریست ها شدند وجهه خوبی ندارد.
به هر حال حرکتی که پاکستان بر علیه ایران انجام داد می توانست به تیرگی دائمی روابطش با ایران بیانجامد اما صبر ایران در برابر این موضوع توانست اوضاع را کنترل کند. اگر پاکستان می خواهد با موشک پرتاب کردن برای خود آبرو و جایگاه کسب کند، می توانست در مبارزه با تروریست ها خون خوار هم این کار را انجام دهد. درست است که چاقو دسته خود را نمی برد اما در این مورد امکانش وجود دارد که همین تروریست ها بلای جان پاکستان شوند. پس دولت پاکستان نه تنها نتوانست آبرو و وجهه برای خود دست و پا کنند بلکه به بی آبرویی خود دست زدند.
مردم این دو کشور و همه کشورهای جهان از خود می پرسند که اگر دولت پاکستان توان برخورد دارد و می تواند موشک خود را تا عمق خاک ایران پرتاب کند، چطور نمی تواند با تروریست ها برخورد کند و می گوید ما به مکان آنها دسترسی نداریم؟ البته در طرف ایران هم اشکالاتی وجود داشت از جمله آنکه پدافند ایران چرا نتوانست موشک ها و پهبادهای پاکستان را رهگیری کند؟ این سوالی است که بدون پاسخ ماند. ضمن آنکه ایران باید پاکستان را مکلف به پرداخت غرامت کند و به او بفماند که اگر شما دنبال کسب وجهه و آبرو هستید بنا نیست ایران هزینه مادی و معنوی آن را بپردازد. در این روزها که دیپلماسی بیشتر از قبل همراه با میدان عمل کرده و زحمت می کشند نباید از این نکات غافل باشیم. پرداخت خسارت ایران در عدم همکاری برای عبور لوله گاز میان ایران و هند و غرامت موشک پرانی پاکستان باید توسط تیم دیپماسی ایران پیگیری شود و میدان را تنها نگذارد یا عمل او را بی اثر نکند.
بهتر است بگوییم پاکستان و حتی ایران فهمیدند که اگر ساعت ها، روزها و سال ها برای برخورد با تروریست ها گفتگو کنند، همکاری کنند و توان چانه زنی خود را به کار بگیرند بهتر است از موشک انداختن. کشورهای منطقه نیزفهمیدند که ایران صادقانه در میدان عمل آمده و قصدی جز امنیت کشورش و منطقه در این برخوردها و ضربه ها ندارد. یعنی اگر کشورهای منظقه عاقل باشند دستشان را از دست ایران بیرون نمی کشند و او را بهترین دوست، برادر و همسایه می یابند. این اتفاق به همه کشورها یاد داد که گفتگو پیش و پس از موشک پرانی با یکدیگر تفاوت دارند و از نظر هزینه قابل قیاس نیستند. /
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}